صفحه اصلی
درباره مرکز
آشنایی با مرکز
ساختار مرکز
شرح وظایف مرکز
ریاست مرکز
کتابخانه
منابع مطالعاتی
مجله حقوقی بین المللی
1399/5/4 شنبه
فارسی
.
دیوان داوری دعاوی ایران – ایالات متحده چهل ساله شد
.
.
دیوان داوری دعاوی ایران
–
ایالات متحده چهل ساله شد
تقریباً چهل سال است که یک نهاد داوری بسیار محرمانه در حال حل و فصل اختلافات بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران، ناشی از انقلاب اسلامی است. این فرصتی عالی برای جلب توجه
به
این نهاد است که چندان برای عموم مردم لاهه شناختهشده نیست و در عین حال، یکی از اعضای ارزشمند خانوادة نهادهایی است که شهر لاهه را به شهر دادگستری بینالمللی تبدیل کرده است. در حقیقت، این دیوان چهل ساله هنوز نهتنها به حل و فصل اختلافات بین دو کشور که آنرا به وجود آوردهاند کمک میکند، بلکه بهطور اتفاقی و شاید حتی غیرارادی ولی قابل توجه، در توسعة حقوق داوری بینالمللی تأثیر گذار بوده است.
نمیتوان در مورد دادگاه ایرانی-آمریکایی بدون یادآوری شرایط ایجاد آن صحبت کرد. بحرانی که با انقلاب اسلامی و بلافاصله، با حادثة دردناک گروگانگیری کارکنان دیپلماتیک و کنسولی در سفارت آمریکا در تهران آغاز شد. اما داستان پیچیدهتر است و دلایل دورتر بحران مربوط به رژیمی است که حکومت شاه ایران تأسیس کرده بود؛ رژیمی با وجهة وحشتناک، بهویژه به علت اقدامات پلیس آن، ساواک، و ارتباط نزدیک آن با ایالات متحده که شاه متحد وفادار آن بود و سالها روابط اقتصادی، نظامی و سیاسی بسیار خوبی با آن داشت.
در این چارچوب بود که شاه قراردادهایی را با ایالات متحده برای تأمین و کمک نظامی منعقد و پروژههای زیربنایی بزرگی را آغاز کرد که بسیاری از شرکتهای تجاری آمریکایی در آن مشارکت داشتند. طی دهههای 1960و1970، تعداد زیادی از اتباع آمریکایی، تجار، سرمایهگذاران، مهندسان و غیره در ایران مستقر شده بودند. اما حضور ایالات متحده خوشایند همه نبود و تنشهای قابلتوجهی را به وجود آورده بود. در دهة 1960، مخالفان شاه شروع به سازماندهی خود در درون جامعة ایران کردند. این مخالفان نهتنها اسلامی بلکه از همة گرایشهای سیاسی بودند. قیام مردمی با سقوط حکومت شاه به اوج خود رسید و آیتالله خمینی در اوایل سال 1979 که تا آن زمان تبعید شده بود، به کشور بازگشت. شاه برای درمان به ایالات متحده رفت و سرانجام، 52 کارمند سفارت امریکا در تهران در 4 نوامبر 1979، به دست تظاهرات کنندگان به گروگان گرفته شدند. این تاریخ در یاد کسانی که شاهد آن بودند، و بدون شک در بین خوانندگان مجلة دیپلمات نیز زنده خواهد ماند.
این گروگانگیری و حمایتی که از دولت جدید ایران دریافت کرد، باعث بحران بزرگ بینالمللی شد. در واکنش به این نقض آشکار حقوق بینالملل ، ایالات متحده سعی کرد همة راهها را بیازماید: شورای امنیت دو قطعنامه در محکومیت این اقدامات صادر کرد، از دبیرکل سازمان ملل خواسته شد تا مأموریتهای بشردوستانه را تسهیل کند و کمیسیون تحقیق تشکیل دهد. پس از تحقیق، یک سری اقدامات یکجانبه توسط رئیس جمهور جیمی کارتر اتخاذ شد، ازجمله توقیف داراییهای ایران در ایالات متحده، ممنوعیت واردات و صادرات و همچنین ممنوعیت هرگونه معاملة مالی. در 29 نوامبر 1979، ایالات متحده با مراجعه به دیوان بینالمللی دادگستری، خواستار حل اختلاف و آزادی گروگانها با صدور قرار شامل اقدامات موقت شد. قرار دیوان، مانند رأی معروف آن در 1980 که مسئولیت حکومت اسلامی را به علت تصمیم به تداوم وضعیتی که اشخاص خصوصی ایجاد کرده بودند به رسمیت شناخت، بینتیجه ماند. این اقدامات تأثیر مطلوبی نداشت. در تلاش مأیوس کننده برای آزادی گروگانها، ایالات متحده هشت بالگرد برای آزادی گروگانها فرستاد. این عملیات که "پنجة شاهین" نام داشت با شکست کامل روبهرو شد.
چون همة این اقدامات ایالات متحده بینتیجه ماند، ابتدا با واسطة جمهوری فدرال آلمان و سپس جمهوری دموکراتیک خلق الجزایر که با قبول این نقش موافقت کرد، دو طرف بدون هیچ ملاقاتی وارد مذاکره شدند. این مذاکرات در 19 ژانویه 1981 به "توافقنامههای الجزایر" انجامید که شامل اعلامیههای جمهوری الجزایر است که دو طرف اختلاف جداگانه متعهد به رعایت آنها شدند. این توافقها شامل دو اعلامیة اصلی و دو اعلامیة فنیتر است، اما در مجموع یک معاهده به معنای کنوانسیون وین در مورد حقوق معاهدات با همة مواردی که شامل موارد تفسیر میشود تشکیل میدهند. هدف آنها پایاندادن به یک اختلاف سیاسی بزرگ از طریق قوانین داوری است. پذیرش توافقهای الجزایر زمینهساز آزادی گروگانها پس از 444 روز در 20 ژانویة 1981 شد که روز تحلیف رونالد ریگان، پیروز انتخابات در برابر جیمی کارتر بود. خود کارتر گروگانها را در یک پایگاه نظامی آمریکایی در آلمان پذیرفت.
ایران در اعلامیة عمومی متعهد شد 52 گروگان را که از 4 نوامبر 1979 در بازداشت بودند آزاد کند. ایالات متحده شرایط دولت ایران را پذیرفت، یعنی عدم مداخله در امور داخلی ایران، آزادکردن داراییها ایران، لغو تحریمها علیه ایران و لغو دعاوی علیه ایران در دادگاههای ایالات متحده و همچنین بازگرداندن اموال شاه به ایران. سرانجام ایالات متحده میبایست از پیگیری رسیدگی در دیوان بینالمللی دادگستری انصراف میداد. دیوان در مورد ماهیت قضاوت خود تصمیمگیری کرده بود، اما در مورد جبران خسارت تعیین تکلیف نکرده بود.
بیانیة دوم، اعلامیة حل و فصل دعاوی، بیانیهای است که دیوان داوری ایرانی-آمریکایی را تأسیس و آن را ملزم کرد تا در مورد دعاوی اتباع یکی از کشورها علیه دیگری(دعاوی خصوصی)، اختلافات بین دو دولت در مورد تفسیر و اعمال توافقهای الجزایر (موسوم به دعاوی "
A Claims
") و اختلافات بین دو دولت در مورد خرید قراردادی کالا و خدمات، ادعاهای رسمی (بهنام دعاوی"
B Claims
") تصمیمگیری کند.
اولین جلسة دیوان در 1 ژوئیة 1981 در کاخ صلح در اتاق کوچک دادگستری که غالباً مورد استفادة دیوان داوری دائمی بود برگزار شد. این دیوان امکانات خود را در اختیار این نهاد جدید داوری قرار داد تا اینکه بعدها دبیرخانه و اماکن خاص خود را داشته باشد. با توجه به حجم دعاوی پیشبینیشده، موافقت شد که دولت میزبان مکانی کمابیش دائمی را در اختیار دادگاه قرار دهد، اگرچه در آن زمان تخمین زده شده بود که دعاوی ظرف پنج تا ده سال رسیدگی میشود.
گردشگران در منطقة
Stolkpark
بدون شک با ساختمان نمادین که مقر دیوان بود و بین جنگلهای
Scheveningen
و پارک
Westbroek
واقع است آشنا هستند. در این ساختمان، مقر
Parkhotel
و سپس، بر اساس شایعة تأیید نشده، مقر گشتاپو در دوران اشغال آلمان بود.
بهراحتی میتوان فضای پرتنشی را که در سالهای اول در دیوان حاکم بود تصور کرد. این تجربة نسبتاً منحصر به فرد بهراحتی میتوانست به شکست بینجامد، اما در واقع الگویی شد از اثر صلحآمیز حل و فصل اختلافات از طریق داوری. البته با عرض پوزش بهعنوان حقوقدان، اما بخش عمدهای از آن بهخاطر وجود توافق دربارة آیین دادرسی است که به دیوان اجازه میدهد کار خود را با وجود برخی مشکلات پیشآمده ادامه دهد. بهطور تصادفی، تأسیس دیوان تقریباً همزمان با تصویب یک آیین دادرسی برای داوری با هدایت کمیسیون حقوق تجارت بینالملل سازمان مللمتحد،
UNCITRAL
است. دیوان نمیتوانست وضعیت بهتری داشته باشد. مقررات داوری که توسط
UNCITRAL
در سال 1976 تصویب شد، مجموعهای جامع و مفصل از قواعد رسیدگی ارائه میدهد که میتواند در انجام امور تجاری، و همچنین همانطور که دیوان نشان میدهد، در مورد داوریهای بینالمللی مورد استفاده قرار گیرد. مفسران موافقاند که وجود این مقررات تا حد زیادی به موفقیت دیوان کمک کرده است، این دیوان تعدادی مواد را اصلاح کرد اما عمدتاً از این آیین برای حل مسائل در رسیدگی ها استفاده کرد. بنابراین دیوان یکی از اولینهایی بود که ملزم به اعمال و تفسیر مقررات شد وآن را به معیاری در رسیدگی داوری تبدیل کرد.
اعضای دیوان، دستیاران آنها و دبیرخانه توانستند موانع را پشت سر بگذارند و به موفقیت قابلتوجهی دست یافتهاند: بهتدریج دیوان خود را برای رسیدگی به حدود 3800 دعوای ثبتشده توسط اشخاص خصوصی حقیقی و حقوقی سازماندهی کرده است. بر اساس آخرین اطلاعات ما، دیوان به تعداد قابلتوجهی از پروندهها - نزدیک به 4000 مورد - ازجمله تمام شکایات خصوصی، 72 مورد از گروه
B
و 21 مورد از گروه
A
رسیدگی کرده است و 16
پرونده بینالمللی باقی مانده است.تصمیم مثبت دیوان برای انتشار احکام آن در مجموعه گزارشهای منتشر شده آنها را نهتنها برای عموم علاقهمندان بلکه برای جهان داوری نیز در دسترس قرار داده است. این یکی از دلایلی است که باعث شده است که رویة دیوان توانسته اقتدار خود را تعیین کرده و بر توسعة قانون داوری تأثیر بگذارد.
سهم دیوان در دنیای داوری محدود به مسائل مربوط به دادرسی نیست. تصمیمات دیوان داوری دعاوی ایران- ایالات متحده اغلب در تصمیمات داوری از دادگاههای
ICSID
یا دادگاههای موقت مورد استناد قرار میگیرد، بهویژه هنگامی که آنها به تجزیه و تحلیل مفهوم سلب مالکیت، تابعیت مؤثر، قوة قاهره، حقوق مسئولیت بینالمللی یا روشهای محاسبة تهاتر (کوآنتوم) میپردازد.
با توجه بهوسعت وظایف دیوان، ماهیت پروندههای رسیدگیشده توسط آن همگن نیست.گاهی موضوعات ساده و تجاری هستند و گاهی با بالاترین درجة پیچیدگی حقوقی و عملی. به خوانندگان مجلة
Diplomat
توصیه میشود که آخرین تصمیم را در پرونده
A: 15
، یک دعوای بین دولتی و شامل ادعاهای متعدد است، در گروههای موضوعی گروهبندیشده بررسی کنند. حتی بدون خواندن نزدیک به هفتصد صفحة حکم جزئی (بدون نظرات جداگانه!)، خواننده قادر خواهد بود ترکیب جذاب مسائل عملی و حقوقی را که دادگاه در این قضیه به آن پرداخته، بهخوبی مشاهده کند، و این فقط یک پرونده است!
ترکیب دیوان یکی از کلاسیکترینها در داوری بینالمللی است و بیشباهت به کمیسیونهای مشترک تأسیسشده پس از جنگ جهانی اول نیست. دیوان متشکل از 9 عضو است، سه نفر از طرف ایالات متحده، سه نفر از طرف ایران و سه نفر بهطور مشترک توسط شش داور از پیش تعیینشده، اعضایی که اتباع کشورهای ثالث هستند. از زمان تأسیس دیوان، اعضای تبعة کشورهای ثالث، بهاستثنای خوزه ماریا رودا آرژانتینی، اتباع کشورهای اروپایی با سنت قانون مدنی بوده اند. در میان حقوقدانان بینالمللی که برای رسیدگی بهعنوان "عضو کشور سوم" دعوت شدند، اسامی آشنایی پیدا میکنیم: میشل ویرالی، خوزه ماریا رودا، ویلم ریپهاخن، کارل-هاینز بوکشتیگل، گائتانو آرانجیو روئیس، کریستوف اسکوبیشوسکی، هانس ون هوته یا اعضای کنونی، استادان نیکولاس میشل، هربرت کرونکه و برونو سیما.
با توجه به ماهیت ناهمگن پروندههای ارائهشده در دیوان، اعضای آن باید حقوقدانان خوبی باشند، نهتنها متخصصان حقوق بینالملل عمومی و حقوق داوری، بلکه حقوق تطبیقی
، حقوق بینالملل خصوصی و حقوق قراردادها، با علاقة ویژه به معاملات تجاری و همچنین داشتن تخصص در زمینة نفت، نظامی و هوانوردی. سرانجام، آنها همچنین باید هنگام تعیین میزان جبران خسارت با استفاده از روشهای محاسبة بسیار دقیق، ریاضیات بدانند. در مورد مهارتهای زبانی، امروزه اعضای دیوان فقط انگلیسی صحبت میکنند ولی تصمیمات به هر دو زبان رسمی دیوان ( فارسی و انگلیسی) صادر میشود.
چهل سال پس از اولین جلسةدیوان، وقت آن است که این موفقیت بزرگ در داوری بینالمللی را جشن بگیریم. درست است که در زمان تأسیس آن، هیچکس تصور نمیکرد که حل ایندعاوی سالها طول بکشد، اما آنچه اهمیت دارد، صدور هزاران حکمی است که گاهی در شرایط سخت صادر شد. روابط بین دو دولت طرف دعوا فراز و نشیبها (بهویژه نشیب) هایی داشت؛ نیروهای سیاسی و حکومتها و دولتها تغییر کردند زیرا دادههای جغرافیای سیاسی بیوقفه در حال تغییر است. اما در طی همة این سالها، صرفنظر از وضعیت سیاسی روز، دیوان به کار خستگیناپذیر خود ادامه داده و احکامی را با درجة بالایی از پیچیدگی حقوقی و عملی صادر کرد و از این گذشته، دو دولت مربوط، ایالات متحده و ایران متعهد به همکاری با دیوان، کمک به بودجة آن، شرکت در جلسات رسیدگی مقدماتی و جلسات رسیدگی و اجرای احکام داوری خود شدند. پس از یک شروع تا حدودی دشوار، طرفین و اعضای دیوان در چارچوب بحثهای آرام، مأموریت مشترک خود را انجام دادند: یافتن راهحلی برای اختلافات مختلف که صلاحیت دیوان بر اساس آنها استوار است.دیوان میتواند به این امر صحه بگذارد: حل و فصل اختلافات از طریق داوری یا دادگاه، صرفنظر از شرایط خارجی، بسیار امیدوارکننده است.
ما فقط باید به دیوان داوری دعاوی ایران
–
ایالات و همچنین دو دولت عضو، به دلیل مشارکت در حل مسالمتآمیز این مناقشة بزرگ زمان ما با وجود شرایط ناگوار، صمیمانه تبریک بگوییم.
کریستینا هوس، حقوقدان دفتر دیوان بینالمللی دادگستری، دستیار حقوقی آقای برونو سیما عضو دیوان از 2015 تا 2017.
او خاطرات خوبی از دوران حضور خود در دیوان دارد و از این فرصت برای خوشآمدگویی به همکاران و دوستان سابق خود استفاده میکند. نظرات بیانشده کاملاً شخصی است و لزوماً منعکسکنندة نظرات سازمان ملل متحد یا دیوان بینالمللی دادگستری نیست.
مقاله به زبان فرانسه در تاریخ 12 سپتامبر 2021 در مجله دیپلمات به نشانی ذیل چاپ شده است:
https://diplomatmagazine.eu/2021/05/18/le-tribunal-irano-americain-des-reclamations-a-40-ans/
برای مطالعه متن فرانسوی مقاله
اینجا
را کلیک کنید
.
.
امتیاز دهی
پاسخ
نام
پست الكترونيک
وب سایت
متنی که در تصویر می بینید عینا تایپ نمایید
نظر
نسخه قابل چاپ
آرشیو اخبار
خانه
|
بازگشت
|
اجرا با :
پورتال سازمانی
سیگما
Guest (NahadGuest)